- سرمه کش
- کسی که به چشمهای خود سرمه کشیده باشد، آنکه چشمان دیگران را سرمه کشد، روشن کننده چشم بینایی دهنده، شب تاریک
معنی سرمه کش - جستجوی لغت در جدول جو
- سرمه کش
- کسی که سرمه به چشم بکشد، میلۀ باریکی که با آن سرمه به چشم می کشند
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
اکتحال
برنگ سرمه رنگ آبی که به مقداری معین به سیاه مخلوط شده باشد
یا سینه کش آفتاب. رو به آفتاب در معرض آفتاب. یا سینه کش کوه. شیب تند و تیز کوه
نغمه پرداز، آوازخوان
رنگ تیره مخلوط از سیاه و آبی، دارای چنین رنگی
جای پهن و هموار در دامنۀ کوه مثلاً سینه کش کوه
سینه کش آفتاب: کنایه از جای رو به آفتاب، جای مسطح که خورشید بر آن بتابد
سینه کش آفتاب: کنایه از جای رو به آفتاب، جای مسطح که خورشید بر آن بتابد
کسی که شغلش بردن مردگان بگورستان است
نغمه پرداز
((~. کِ))
فرهنگ فارسی معین
جای هموار و معمولاً شیب دار
سینه کش آفتاب: رو به آفتاب، در معرض آفتاب
سینه کش کوه: شیب تند و تیز کوه
سینه کش آفتاب: رو به آفتاب، در معرض آفتاب
سینه کش کوه: شیب تند و تیز کوه
اره کشنده آن که با اره چیزها را قطع کند
لشکر کش
کسی که تحمل ظلم و ستم کند
فرمانده سپاه که سپاه را به جنگ ببرد، لشکرکش، آنکه لشکر را به جنگ ببرد، فرمانده لشکر، لشکرگرا، لشکرگذار
کسی که پیشه اش بریدن چوب، تخته یا تنۀ درخت با اره است
کسی که سیم های برق یا تلفن یا تلگراف را از جایی به جای دیگر می کشد و مرتب می کند، آلتی که زرگر با آن مفتول طلا و نقره می سازد
سرمه مالیدن به چشمها